سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نهانخانه جان

 

و من در این لحظه 

تا مرز ِ ممکن ها 

عمیقا غمگینم !!!

کجا !

کی !

چه وقت ؟

شناسنامه ی بشری ام را

جا گذاشتم

که این چنین پیش ِ خدا

ناشناسم

آه

قلب ِ من

ای تجلی شکوه ِ تحمل ها

ای سرشار از باور ِ ممکن ها

بس است دیگر !

کم از تخیل

این پاد زهر حقیقت

تزریق کن !

من دیگر دانسته ام 

در این کره ی تو خالی و حجیم

حقیقت شبیه 

به تبسم شعری عبوس 

بر چهره ی خط خطی کاغذ هاست !!!

ای قلب ِ من 

کم از تخیل 

این پاد زهر حقیقت 

تزریق کن !!!

...

مریم جاوید 

 



برچسب‌ها:
شعر ادبیات عشق عکس رمانتیک شعر شعرنو شاعر جوان
+ تاریخ پنج شنبه 94/4/25ساعت 6:50 عصر نویسنده مریمــــ . جاوید | نظر

واژه ها ، بی من

..

.

..

پر از تُنگ های  خالی از  غرور 

پر از مرده ماهی های بغض

کنج ِ  این دخمه ی خسته 

که نفس کشیدن هم 

بس سخت گشته 

در این یخبندان ِ تیر ماه سال 

منم این چنین 

حال ِ من 

فقط قدری مدارا کن 

 با احوال من 

بی دعوت 

و 

بی چای 

و

بی من !!!

با من مدارا کن 

ثوابش بسیار است 

نظر بر صغیران

 در این ماه 

بی من 

مرا مدارا کن 

در  این حال 

***

آخ ...

امان  دنیا ی من

که هیچ وقت 

نشد شبیه شعرهای من

///

مریم جاوید



برچسب‌ها:
عشق عکس رمانتیک شعر شعرنو شاعر جوان
+ تاریخ شنبه 94/4/13ساعت 8:22 عصر نویسنده مریمــــ . جاوید | نظر

قاب ِ دوست داشتن 

.

.

.

دوست داشتنت در قلب من 

نقش ِ زنیست  در قاب ِ عکسی بی جان  

حک شده

بی نفس 

و 

بی جان 

و

 لبخندی خشکیده 

و گرد و خاک روز گار ی که 

بی دریغ بر پیکر قاب پاشیده 

هزاران بار 

با خودم تکرار میکنم 

هر روز 

که 

دوست داشتنت در قاب ِ قلبم 

جوریست  که انگار

در چهار چوب ِ قاب

سالهاست که  مرده 

... 

به  تن تار ِ تنم 

پاسخ به یک سوال 

گره ِ کوری انداخته است 

این همه احساس 

در من 

چرا بی صاحب اینجا 

افتاده است ؟؟!!

من دختر ِ  سرزمینم عشقم اما 

 دوست داشتن تو 

 اغوا گرانه 

مرا از اقلیم  عشق 

دور پنداشته است 

...

مریم جاوید 



برچسب‌ها:
عشق عکس رمانتیک شعر شعرنو شاعر جوان
+ تاریخ جمعه 94/4/12ساعت 12:32 صبح نویسنده مریمــــ . جاوید | نظر